معنی trace element به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtreɪsˈeləmənt treɪsˈelɪmənt

معنی‌ها

مقدار کم، مقدار ناچیز و غیرقابل‌اندازه‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مواد حیاتی برای گیاه و جانور، ولی به مقدار بسیار کم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trace element

noun minor element

Synonyms: microelement, micronutrient, minute amount, trace mineral

ارجاع به لغت trace element

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «trace element» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trace element

لغات نزدیک trace element

- trabeculate
- trace
- trace element
- traceable
- traceless

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel